در صورتی که شخصی ملک دیگری را به نحو غیر قانونی غصب نماید وی چاره ای جز مراجعه به دادگاه و تقاضای خلع ید و رفع تصرفات وی نخواهد داشت. برای طرح دعوا علیه غاصب در دعاوی حقوقی تعیین عنوان دعوا بسیار حائز اهمیت است چرا که ارکان اثباتی دعاوی حقوقی با یکدیگر متفاوت است و در صورت طرح خواسته اشتباهی, در نهایت یا دعوا رد می شود و یا اثبات آن به سختی صورت می پذیرد. خلع ید یکی از دعاوی مطروحه علیه غاصب ملک است به منظور خاتمه دادن به تصرفات غیر قانونی وی و خروج ملک از تصرف وی و دادن آن به تصرف مالک.
تعریف غصب
ماده ۳۰۸ قانون مدنی در باب غصب بیان داشته: غصب استیلا بر حق غیر است به نحو عدوان. یعنی شخصی با علم به غیر محق بودن خود بر حق دیگری تسلط پیدا کند مانند آنکه شخصی شما را از ملکتان بیرون کند و مانع استفاده شما شود. مسولیت غاصب مسولیت مطلق است و ضامن کلیه خسارات وارده به مالک است و می بایست از عهده منافع تفویت شده نیز براید.
خلع ید
خلع ید یک دعوای غیر منقول است و ویژه املاک می باشد و زمانی مطرح می شود که مالک قصد دارد متصرف غیر قانونی را از ملک خود بیرون کند. شرط نخست برای پذیرش این دعوا مالکیت خواهان بر ملک است وگرنه اساسا این دعوا پذیرفته نخواهد شد و ادعای خواهان بی اساس شمرده می شود. واژه خلع بد در قانون مدنی قانون دادرسی مدنی به صراحت نیامده است و تنها جایی که از آن سخن رفته قانون اجرای احکام مدنی در بحث خلع ید از ملک مشاع است.
مهم ترین نکات دعوای خلع ید
۱) این دعوا تنها در خصوص ملک و زمین غصب شده قالبیت طرح دارد و در خصوص اموال منقول نظیر خودر نمی توان چنین دعوایی را طرح کرد.
۲) این دعوا یک دعوای غیر منقول است بنابراین مستلزم پرداخت هزینه ای معادل دعاوی غیر منقول بر اساس قیمت منطقه ای ملک می باشد.
۳) لزوم ارائه سند مالکیت در این دعوا به صورت رویه قضایی درآمده و معمولا در صورتی که مالک سند رسمی نداشته باشد دعوای وی محکوم به رد است مگر آنکه پیش از طرح دعوا مالکیت وی به صورت رسمی در اداره ثبت و یا دادگاه به اثبات رسیده باشد.
۴) این دعوا بر خلاف تصرف عدوانی تنها از جانب مالک یا قائم مقام وی قابلیت طرح دارد. دعوای خلع ید تنها توسط مالک یا قائم مقام او قابل طرح است. همانطور که ملاحظه کردید، این دعوا یک دعوای مبتنی بر مالکیت است. منظور از قائم مقام مالک نیز کسی است که قانوناً یا به موجب قرارداد، نمایندگی و وکالت مالک را بر عهده داشته باشد. وکیل دادگستری، ولی، قیم و امین از جمله افرادی هستند که ممکن است نمایندگی مالک را در طرح دعوای خلع ید بر عهده داشته باشند.
۵) برای طرح دعوای خلع ید، تصرف خوانده باید برای دادگاه اثبات گردد. همچنین غیر قانونی و غیر مجاز بودن تصرف مزبور نیز باید اثبات شود. منظور از غیر قانونی بودن تصرف این است که غاصب بر خلاف رضای مالک بر مال استیلا پیدا کرده باشد. غیر قانونی بودن تصرف ممکن است از ابتدا باشد، یا تصرف در ابتدا قانونی بوده ولی در ادامه غیر قانونی شده باشد. به عنوان مثال در عقد اجاره تصرفات مستاجر تا خاتمه یافتن مدت عقد، قانونی است. ولی اگر با وجود پایان زمان اجاره، مستاجر همچنان به تصرفات خود ادامه دهد، این تصرفات غیر قانونی است و مالک می تواند بر علیه وی دعوای خلع ید اقامه کند.
مدارک لازم برای طرح دعوای خلع ید
حتی اگر ارزش مال کمتر از بیست میلیون تومان باشد به دعوای خلع ید در شورای حل اختلاف رسیدگی نمی شود. رسیدگی به این دعوا تنها در صلاحیت دادگاه محل وقوع مال است. دعوای خلع ید مستلزم پرداخت هزینه دادرسی مطابق با دعاوی مالی است. هزینه دادرسی مطابق با ارزش منطقه ای ملک مورد دعوا تعیین می گردد. نحوه طرح دعوا بدین صورت است که باید با در دست داشتن مدارک شناسایی و هویتی خود به دفاتر خدمات قضایی مراجعه کند. رونوشت مدارک و اسناد اثبات کننده مالکیت خود بر ملک مورد دعوا را نیز باید ارائه دهد.
شیوه دادرسی اینگونه است که دادگاه مدارک را بررسی می کند و دفاعیات خوانده را استماع می کند و پس از آن حکم صادر می شود. در صورتی که دادگاه خواهان را صاحب حق تشخیص دهد حکم به خلع ید خوانده از ملک مورد دعوا را صادر می کند. اجرای حکم خلع ید مطابق با مواد ۴۳، ۴۴ و ۴۵ قانون نحوه اجرای احکام مدنی خواهد بود. به موجب این مواد اگر ملک مورد دعوا یا همان محکوم به در تصرف کسی غیر از خوانده دعوا باشد، این موضوع مانع از انجام اقدامات اجرایی حکم محکومیت نیست. اگر کسی که ملک در تصرف او است ادعای وجود حقی برای خود در ملک داشته باشد و اسناد و دلایلی نیز ارائه کند، دادورز عملیات اجرایی حکم را متوقف کرده و به او یک هفته مهلت می دهد تا نزد دادگاه حقوقی صالح اقامه دعوا کند. در این صورت اگر ظرف پانزده روز قراری در مورد توقف عملیات اجرایی توسط دادگاه صادر نشد، دادورز عملیات اجرایی خلع ید را ادامه می دهد.
تعیین تکلیف در مورد اموالی که در محل اجرای حکم خلع ید یافت می شود
گاه امکان دارد در محلی که قرار است حکم خلع ید اجرا شود، اموالی از محکوم علیه یا فرد دیگری یافت شود. در این شرایط اگر صاحب مال از پذیرفتن و بردن آن مال خودداری کند یا به او دسترسی نباشد، مطابق با ماده ۴۵ قانون نحوه اجرای احکام مدنی مامور اجرا یا دادورز به ترتیب زیر عمل می کند:
در مورد اسناد، اوراق بهادار، وجه نقد و جواهر، اموال در صندوق دادگستری یا یکی از بانک ها به امانت سپرده می شود.
در مورد اموال فاسد شدنی که ارزش آنها با هزینه نگهداریشان تناسب نداشته باشد، این اموال به فروش رسیده و مبلغ حاصل از فروش پس از کسر هزینه های مربوطه، به صندوق دادگستری سپرده شده تا به مالک آن مسترد گردد.
سایر اموالی که از اموال فوق نباشند به دستور دادورز در همان محل یا محل دیگری که مناسب باشد محفوظ نگه داشته می شود. و یا به حافظ سپرده شده و رسید دریافت می گردد.
نکات کلیدی در مورد دعوای خلع ید
دعوای خلع ید هم ممکن است نسبت به عین و هم نسبت به منافع اموال غیر منقول طرح گردد. بنابر این مستاجری که تنها مالک منفعت مال غیر منقولی مثل خانه است، می تواند بر علیه غاصبی که به زور در خانه سکونت یافته است، دعوای خلع ید اقامه کند. این به این خاطر است که گر چه مستاجر مالک عین خانه نیست، اما مالک منافع آن است.
توقیف یا رهن بودن ملک مورد ادعا مانعی برای استماع دعوای خلع ید نخواهد بود.
دعوای خلع ید ممکن است بر علیه یکی از شرکای ملک مشاع نیز مطرح شود. در این صورت مطابق با ماده ۴۳ قانون اجرای احکام مدنی در مواردی که حکم به خلع ید از ملک مشاع می شود، باید تمام ملک خلع تخلیه شود.
بین ضمان ید و غصب رابطه «عموم و خصوص مطلق» وجود دارد، زیرا اولاً ضمان ید، اعم از غصب است و شامل تمام مواردی می شود که ید متصرف، ضمانی است. ثانیاً برخلاف ضمان ید، عدوان در غصب شرط است. در واقع غصب یکی از اسباب ضمان ید است.
تبرئه متهم از حیث جزایی منافاتی با غاصبیت او نسبت به اموالی که نسبت سرقت به او داده شده ندارد. یعنی ممکن است سارق نباشد ولی غاصب شناخته شود.
منبع: وکیل سایت